ملورینملورین، تا این لحظه: 11 سال و 8 ماه و 2 روز سن داره
ملورینملورین، تا این لحظه: 8 ماه و 2 روز سن داره

*مادرانه*حس مادرنوشتنش سخت است!*

سلامی با عشق به دخملم

  سلام دخمل نازم                                                                           الان که دارم وبلاگتو به روز می کنم ،آخرین پنج شنبه سال1391 هست الان شما خوابیدی ،والا خوش به حالت ،انقده دوست دارم بخوافم اما نمیشه برااینکه اگه الان بخوافم دیگه کی به کارام رسیدگی کنم.قبل از اینکه بخوابی آماده شدم باهم بریم پیاده روی ولی بعدش دیدم کالسکه توماشینه بابابوده ونمیتونیم بریم دد.پس تصمیم گرفتم به وبلاگت رسیدگی کنم عزیز...
24 اسفند 1392

پشمک ونازنین

  قصه ی پشمک  و نازنین .نویسنده:مهر ی طهماسبی دهکردی به نام خدا یکی بود یکی نبود غیر از خدا هیچ کس نبود پشمک گربه  کوچولوی سفیدِ قشنگی بود.او در یک خانه ی بزرگ زندگی می کرد. صاحب آن خانه یک  دختر کوچک داشت. اسم دختر کوچولو نازنین بود.در فصل زمستان، نازنین بیشتر وقت ها توی اتاقش بود و کمتر به حیاط می آمد، چون خیلی زود سرما می خورد و مریض می شد. پشمک اجازه نداشت داخل اتاق های خانه برود.او توی حیاط بزرگ می گشت  و موش شکار می کرد. بعضی وقت ها هم مادر ِ نازنین کمی شیر و گوشت برایش در حیاط می گذاشت تا بخورد. پشمک خیلی دلش می خواست نازنین به حیاط خانه  بیاید و کنار باغچه ی پر از گل بنشیند...
31 ارديبهشت 1392

خدایا شکرت

      دیروز اصلا برام روز خوبی نبود هم من هم شمادختر گلم از پریروز سرماخوردیم .دیروز رفتیم پیش خانم دکتر شاپوریان .آزمایشهات روهم بردیم .خانم دکتر معاینه کردوآزمایش ها رو دید .بعدازم پرسید که با بابایی فامیلیم یا زردی تولدت دیر خوب شد یا نه ،چون گفت آزمایش ها نارسایی کبد رونشون میده . انگار دنیاروسرم خراب شد.شما بغل بابایی بودی وشیطونی می کردی منم بی صدا صورتم غرق در اشک شد .یه لحظه نگاهم به شماافتاد دیدم با تعجب داری من رو نگاه می کنی که داغونم کرد ،سریع اشکام وپاک کردم که نبینی . باباجون که همیشه سعی میکنه من رودلداری بده ،میگفت آزمایش درست نیست وناراحت نباش ولی میدونم که تودل خودش دریایی از نا...
31 ارديبهشت 1392

دریاچه

قربونت برم مامان جون   گل خوش عطروبوی ماما ن   خوشگلم دیروز جمعه باباجون گفت: که  آماده شیم بریم دریاچه خلیج فارس که تازه افتتاح شده، منم آماده شد م شماروهم خشگل کردم . طبق معمول تاآماده شدیم  شما همش گریه کردی ،انگار که ما می خوایم بریم شماروهم نبریم. توماشین تاتوصندلیت گذاشتم  گریه کردی می خواستی بری بغل باباجون ،ولی کمی بعد آروم شدی و خوابت برد.اونجاکه رسیدیم خیلی شلوغ بود .دریاچه هنوز کامل نشده بود .تا ما جای پارک پیداکنیم هوا یکمی بد شد ؛بااین حال پیاده شدیم ویه پنج دقیقه ای اونجا بودیم اما چون باد زیاد شد برگشتیم . شما هم انقدر تو صندلیت گریه کردی که نگو همش می خو...
28 ارديبهشت 1392

وروجک مامان

عزیز دلم  دختر قشنگم ،نفسم این روزخیلی شیرین شدی ،خیلی دوست داشتنی.همش واسمون ناز میکنی.هرجامی ریم دنبالمون میای. یا یک دفعه از جلوی  چشممون غیبت می زنه .میری جلوآینه قدی وبا چهره خودت بازی می کنی واینکارو خیلی دوست داری. الان جلوی آینه داری بازی می کنی. تاآهنگی میشن وی ،یابرات دست میزنیم   سریع شروع میکنی  همش دنبالم میای توآشپزخونه ازاین وربه اون ور؛کافیه دریخچال بازباشه برارسیدن بهش سرعت می گیری .امروز تو آشپزخونه دیدم انگشتتو هی  رویه مورچه بیچاره  میزاری ور میداری ، منوکه دیدی خندیدی،آخه بچه جون اون مورچه اس نه یه لکه روزمین. تاباباجون میاد دنبالت تند،تندمیری ا...
26 ارديبهشت 1392

حس شنوایی

    نوزاد آواهای همه زبان های دنیا را تشخیص می دهد:  اگر نوزاد در یک محیط چند زبانه قرار گیرد،نه تنها می تواند به طورمطلوب به همه ی آن ها سخن بگوید،بلکه برخوردباچندزبان هیچ مشکلی درذهن اوایجاد نمی کند.او بدون هیچ گونه تداخل وابهام ،ویژگی های هریک اززبان های پیرامون خود را می شناسد. چرا چنین است؟   نوزاد آواهای همه زبان های دنیا را تشخیص می دهد: اگر نوزاد در یک محیط چند زبانه قرار گیرد،نه تنها می تواند به طورمطلوب به همه ی آن ها سخن بگوید،بلکه برخوردباچندزبان هیچ مشکلی درذهن اوایجاد نمی کند.او بدون هیچ گونه تداخل وابهام ،ویژگی های هریک اززبان های پیرامون خود را می شناسد. ...
26 ارديبهشت 1392

دستگاه شنوایی نوزاد

          دستگاه شنوایی نوزاد درهنگام تولد کامل است           دستگاه شنوایی انسان در سی وپنج هفته ی جنینی به تکامل می رسد...   دستگاه شنوایی نوزاد درهنگام تولد کامل است دستگاه شنوایی انسان در سی وپنج هفته ی جنینی به تکامل می رسد.بنابراین ،نوزادنه تنهاصداهای اطراف خود را می شنود،بلکه می تواند آن ها راازهم تشخیص دهدوبه بعضی ازآن ها علاقه بیشتری داشته باشد.او تفاوت بین صداهای گوناگونی که درزمان ومکان مختلف تولید شده اندرادرک می کند. البته درمقایسه بابزرگسالان ،نوزادبرای تشخیص این تفاوت ها به زمان طولانی تری نیازمنداست. ...
26 ارديبهشت 1392

صدای مادر

    سه روز بعد از تولد نوزادصدای مادرش رامی شناسد. آیا تاکنون متوجه شده اید که ازهمان بدو تولد؛هنگامی که بانوزادصحبت می کنید،شمارانگاه می کند؟ سه روز بعد از تولد نوزادصدای مادرش رامی شناسد. آیا تاکنون متوجه شده اید که ازهمان بدو تولد؛هنگامی که بانوزادصحبت می کنید،شمارانگاه می کند؟ اوحرف های شما را درک نمی کند؛اما آموختن زبان را آغاز کرده است. درهمین روزهااست که او ویژگی های زبان محیط خودرامی شناسد.در بدو تولد،زبان مادری هیچ تفاوتی بازبان های دیگرندارد،اماباگذشت سه تاچهار روز نوزاد زبان مادری را ازدیگرزبان ها تشخیص می دهد.وآن را به هرزبان دیگری ترجیح می دهد. حال بهترین زمان فراگیری است.نو...
24 ارديبهشت 1392

آشپزی کودک

کرم کاهو                                                       نه ماهگی       مواد لازم: 1عددکاهوی کوچک 2شاخه جعفری 1زرده تخم مرغ 2قاشق سوپ خوری شیر مقدار کمی کره  برگ های نازک کاهوراجداکرده وپس ازشستن قطعه قطعه کنید.جعفری های شسته شده را همراه باکاهودرداخل قابلمه ای حاوی سه چهارم لیتر آب روی شعله قرار دهید.پس ازجوش آمدن آب بگذارید 40دقیقه بپزد. محتویات قابلمه را توسط مخلوط کن کاملا نرم کنید تا بصورت کرم درآید. زرده تخم مرغ،شیر جوشیده وکره...
24 ارديبهشت 1392